کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فیل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از پهلوی: pīl] ‹پیل› fil ۱. (زیستشناسی) پستاندار خرطومدار با پوست ضخیم و چروکدار، پاهای ستونمانند، و عاج بلند و نسبتاً خمیده که بزرگترین جانور خاکزی است.۲. صدوپنجمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۵ آیه؛ المتَرَ.۳. (ورزش) در شط...
-
واژههای مشابه
-
گوش فیل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. معرب] (زیستشناسی) gušfil = پیلگوش
-
فیل اوژن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [معرب. فارسی] [قدیمی] fil'o[w]žan = پیلاوژن
-
جستوجو در متن
-
افیال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ فیل] (زیستشناسی) [قدیمی] 'afyāl = فیل
-
فیله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: فیلَة، جمعِ فیل] [قدیمی] fiyale = فیل
-
فیول
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ فیل] [قدیمی] foyul = فیل
-
پیل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: pīl] (زیستشناسی) [قدیمی] pil = فیل
-
سپل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹سبل› [قدیمی] sapal ۱. سم شتر.۲. سم فیل؛ ناخن فیل.
-
پیلتن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹فیلتن› [قدیمی، مجاز] piltan بزرگجثه مانند فیل؛ پیلپیکر؛ تناور؛ تنومند.
-
شفل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹سفل، سپل› [قدیمی] šafal ۱. ناخن شتر.۲. ناخن فیل.
-
ماموت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: mammout] (زیستشناسی) māmut نوعی فیل با موهای بلند و عاج پیچیده که در دوران چهارم زمینشناسی زندگی میکرده و نسل آن منقرض شده است.
-
زنده پیل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] zendepil فیل بزرگ: ◻︎ به هاماوران بود صد زندهپیل / یکی لشکری ساخته بر دو میل (فردوسی: ۲/۸۶).
-
پیل گوش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹پیلغوش، فیلگوش› [قدیمی] pilguš ۱. (زیستشناسی) گل زنبق؛ سوسن: ◻︎ بر پیلگوش قطرۀ باران نگاه کن / چون اشک چشم عاشق گریان همیشده (کسائی: ۳۳).۲. (صفت) آنکه گوشهای پهن مانند گوش فیل دارد: ◻︎ از آن پیلگوشان برآورد جوش / به هر گوشه زایشان سرافک...