کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فؤارة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
فواره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: فوارَة] favvāre لولۀ متصل به منبع آب که آب از آن به هوا میجهد.
-
جستوجو در متن
-
جت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: jet] jet ۱. نوعی هواپیما که بهواسطۀ فشار ناشی از خروج گازهای حاصل از احتراق از دهانۀ عقب آن بهسرعت رو به جلو رانده میشود و سرعت آن بیش از هواپیماهای معمولی است.۲. فواره.
-
شادروان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: šaturvan] ‹شادوان، شاروان، شادربان› [قدیمی] šādo(a)rvān ۱. پردۀ بزرگی که در قدیم جلو بارگاه سلاطین میکشیدند؛ سراپرده: ◻︎ برو ببین که چه زیبا کشیده دست بهار / ز گونهگونه در اطراف باغ شادروان (کمالالدین اسماعیل: ۷۷).۲. پیشگاه کاخ و بار...