کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فوط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
فوت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] fo[w]t ۱. درگذشتن؛ مردن.۲. نیست شدن.〈 فوت شدن: (مصدر لازم) = فوت
-
فوت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت) ‹فوب› fut بادی که با فشار از میان دو لب بیرون میآید.
-
فوت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: foot] fut واحد اندازهگیری طول، برابر با ۴۸/۳۰ سانتیمتر یا ۱۲ اینچ؛ پا.