کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فلوئورسان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فلوئورسان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: fluorescent] (فیزیک) felu'ursān, felo'orsān دارای خاصیت فلوئورسانس؛ فلورسنت.
-
جستوجو در متن
-
صفحه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: صَفحَة، جمع: صَفَحات] safhe ۱. روی چیزی؛ رویه؛ سطح.۲. یک روی از هر برگ کتاب.〈 صفحهٴ فلوئورسان: صفحۀ شیشهای که با مادهای پوشانده شده که وقتی اشعۀ ایکس روی آن میتابد میدرخشد؛ پردۀ فلوئورسان.
-
لامپ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: lampe] (برق) lāmp وسیلهای دارای حباب شیشهای که به کمک جریان الکتریسیته، روشنایی تولید میکند.〈 لامپ فلوئورسان: لامپ درازی که روشنایی آن شبیه مهتاب و دارای مقداری اشعۀ ماورای بنفش و نور آن بهتر و مفیدتر از نور لامپهای معمولی و ...