کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فلسطین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
صهیونیسم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از فرانسوی: sionisme] se(a)hyunism نهضت گروهی از یهودیان که هدف آن تٲسیس حکومت یهود در فلسطین است.
-
عربی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت نسبی، منسوب به عرب) [عربی. فارسی] 'arabi ۱. زبانی از شاخۀ زبانهای سامی که در شبهجزیرۀ عربستان، شمال قارۀ افریقا و کشورهای کویت، عراق، فلسطین، امارات، و چند کشور دیگر رایج است.۲. (صفت نسبی) مربوط به قوم عرب: رقص عربی.
-
ارض
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] 'arz زمین.〈 ارض اقدس: [قدیمی، مجاز] شهر مشهد. Δ به مناسبت وجود آرامگاه علیبن موسیالرضا.〈 ارض موعود: [مجاز] سرزمین کنعان؛ فلسطین. Δ به مناسبت اینکه حضرت موسی به بنیاسرائیل وعدۀ بازگشت به آنجا را داده بود.
-
جنبش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر از جنبیدن) [پهلوی: ĵunbišn] jombeš ۱. تکان؛ حرکت.۲. [مجاز] تغییر.۳. نهضت.۴. (اسم) (سیاسی) گروهی که برای دستیابی به اهداف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، و امثال آن فعالیت میکند: جنبش آزادیبخش فلسطین.〈 جنبش آبا: حرکت و سیر کوکبهای سیار، مان...