کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فقرا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فقرا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: فقراء، جمعِ فقیر] foqarā = فقیر
-
جستوجو در متن
-
زاغه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹زاغد، زاغذ› zāqe ۱. [مجاز] خانۀ کوچک و محقر فقرا که معمولاً در حاشیۀ شهر قرار دارد.۲. محل نگهداری حیوانات اهلی؛ آغل.
-
فدیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: فِدیَة] ‹فدیت› fedye ۱. مالی که در قبال آزاد شدن کسی پرداخت میشود؛ سربها.۲. مالی که برای دفع بلا به فقرا میدهند.۳. (فقه) مقدار معینی طعام که فرد بابت روزههایی که در ماه رمضان خورده به فقرا میدهد.۴. (حقوق) مالی که زن در طلاق خُلع به ش...