کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فروردین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فروردین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: fravartīn] farvardin ۱. ماه اول سال خورشیدی پس از اسفند و پیش از اردیبهشت؛ ماه اول بهار.۲. [قدیمی] روز نوزدهم از هر ماه خورشیدی.
-
جستوجو در متن
-
فردین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مخففِ فروردین] [قدیمی] fardin = فروردین
-
فرودین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مخففِ فروردین] [قدیمی] farvadin = فروردین
-
فوردین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] favardin = فروردین
-
پروردین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] parvardin = فروردین
-
فروردگان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: fravartīkān] ‹پروردگان، فروردجان، فروردیان، فوردگان، پوردگان، فوردجان، فوردیان، پوردیان› [قدیمی] farvardgān ۱. جشنی که در قدیم ایرانیان در پنج روز آخر سال یا پنج روز اول سال برپا میکردند.۲. جشنی که روز نوزدهم فروردین یا فروردینروز می...
-
چمچم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [قدیمی] čomčom خرام؛ رفتار به ناز و خرام: ◻︎ زمستان منهزم شد تا درآمد / سپاه ماه فروردین به چمچم (پوربها: رشیدی: چمچم).
-
حمل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] hamal ۱. (نجوم) اولین صورت فلکی منطقةالبروج که در نیمکرۀ شمالی قرار دارد.۳. [قدیمی] اولین برج از برجهای دوازدهگانه، برابر با فروردین؛ بره.
-
فرخجسته
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] farxojaste خجسته؛ میمون؛ مبارک: ◻︎ این غم دل برد یکره چون هزیمت گشت بَرْد / فرخجسته فر فروردین پدید آورد وَرد (غضایری: شاعران بیدیوان: ۴۵۸).
-
سیزده به در
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) sizda[h]bedar مراسمی که در روز سیزدهم فروردین در ایران برگزار میشود و مردم به خارج شهر و به باغ و صحرا میروند و آن روز را به شادی، تفریح، و با انواع بازیها میگذرانند و به اصطلاح نحسی سیزده را در میکنند.
-
اسکنه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹اسکنک› 'eskene ١. وسیلۀ فلزی دستهداری که نجاران برای سوراخ کردن چوب و یا ایجاد شیار به کار میبرند.۲. (کشاورزی) یکی از انواع پیوند که از طریق شکاف دادن تنۀ درخت انجام میشود و زمان آن از پانزدهم اسفند تا پانزدهم فروردین است.
-
بهار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: vahār] bahār ۱. از فصول چهارگانۀ سال برابر با سه ماه اول سال خورشیدی ایرانی (فروردین، اردیبهشت، خرداد) که درختان سبز و خرم میشوند و گیاهان میرویند؛ نوبهار؛ بهاران.۲. (زیستشناسی) = بابونه۳. (زیستشناسی) شکوفۀ درختان، بهویژه درخت نارن...
-
عید
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: عید 'id، جمع: اعیاد] 'i(ey)d هر روزی که در آن یادبودی از خوشی و شادی برای گروهی از مردم باشد؛ روز جشن؛ جشن.〈 عید اضحی: =〈 عید قربان〈 عید صیام: [قدیمی] =〈 عید فطر〈 عید غدیر: از اعیاد شیعیان، مطابق با ۱۸ ذ...
-
نوروز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: nokrōč] no[w]ruz ۱. بزرگترین جشن ملی ایرانیان که از روز اول فروردین آغاز میشود؛ نوروز سلطانی.۲. (موسیقی) گوشهای در دستگاه همایون.〈 نوروز بیاتی: (موسیقی) [قدیمی] از شعبههای بیستوچهارگانۀ موسیقی ایرانی.〈 نوروز خارا: (موسیقی...