کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرنجمشک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فرنجمشک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹افرنجمشک، برنجمشک، فلنجمشک، پلنگمشک› (زیستشناسی) faranjmo(e)šk گیاهی از خانوادۀ نعناع با شاخههای متعدد، برگهای دندانهدار، و گلهای سفید که دانه و گل آن مصرف دارویی دارد و در معالجۀ اختلال گوارش، درد معده، و ضعف قلب به کار میرود.
-
جستوجو در متن
-
برنجمشک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] baranjmošk = فرنجمشک
-
فلنجمشک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] falanjmo(e)šk = فرنجمشک
-
پلنگ مشک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: palanĵmūšk] (زیستشناسی) [قدیمی] palangmošk = فرنجمشک