کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرعون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فرعون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: فرعَون، معرب، مٲخوذ از یونانی، جمع: فراعَنَة] [مجاز] fer'o[w]n زورگو؛ ستمگر؛ متکبر. Δ دراصل لقب عمومی پادشاهان قدیم مصر بوده است.
-
جستوجو در متن
-
فراعنه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: فراعنَة، جمعِ فرعون] farā'ene = فرعون
-
عزیز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی، جمع: اعزّاء و اعزَّة] 'aziz ۱. شریف؛ گرامی؛ گرانمایه؛ ارجمند؛ بزرگوار.۲. (اسم) [قدیمی] لقب هریک از فرمانروایان مصر یا بزرگترین صاحبمنصب دربار فرعون.۳. (اسم) خویشاوند بسیار نزدیک.۴. آنچه به سختی به دست میآید؛ کمیاب.۵. [قدیمی] نیرو...