کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرخار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فرخار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [سُغدی، مٲخوذ از سنسکریت] [قدیمی] farxār ۱. دِیر؛ معبد.۲. بتخانه: ◻︎ کافور خواه و بید تر، در خیشخانه باده خور / با ساقی فرخندهفر زاو خانه فرخار آمده (خاقانی: ۳۹۱).
-
جستوجو در متن
-
مخالف
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] moxālef ۱. خلافکننده.۲. [مقابلِ موافق] ناسازگار.۳. (اسم، صفت) دشمن؛ مخاصم.۴. [قدیمی] گوناگون؛ رنگبهرنگ: ◻︎ ز لالههای مخالف میانْش چون فرخار / ز سروهای مرادف کرانش چون کشمر (فرخی: ۱۲۹).