کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فراسیون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فراسیون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از یونانی] ‹فارسیون، فراشیون› (زیستشناسی) farāsiyun گیاهی چندساله با ساقههای سفیدِ پوشیده از کرک، برگهای بیضیشکل، گلهای سفید یا بنفش، و طعمی تلخ که مصرف دارویی دارد و برای تقویت قلب، از بین بردن تب، و ضدعفونی کردن مجاری تنفس ب...
-
جستوجو در متن
-
فراشیون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از یونانی] (زیستشناسی) farāšiyun = فراسیون
-
گندنا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] gandnā = تره〈 گندنای کوهی: (زیستشناسی) [قدیمی] = فراسیون