کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فتوت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فتوت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: فتوَّة] fotovvat ۱. جوانی.۲. جوانمردی.۳. [قدیمی] سخا؛ کَرَم.
-
جستوجو در متن
-
جوانمردی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [مجاز] javānmardi سخاوت؛ فتوت.
-
جوانمرد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مجاز] javānmard شخص بخشنده، بزرگوار، و صاحب همت و فتوت.
-
فتی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی، جمع: فِتیان] [قدیمی] fatā ۱. جوانمرد و سخی؛ کریم.۲. هریک از پیروان آیین فتوت.