کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فتان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فتان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] fattān ۱. [مجاز] زیبا و دلفریب.۲. (قید) [مجاز] با زیبایی و دلفریبی: فتان وخرامان وارد شد.۳. [مجاز] شیطان.۴. [قدیمی] بسیارفتنهانگیز و فتنهجو.۵. [قدیمی] دزد؛ راهزن.
-
جستوجو در متن
-
فتانه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: فتانَة، مؤنثِ فتان] [قدیمی] fattāne = فتان
-
گوشه گیری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [مجاز] gušegiri در گوشهای نشستن؛ گوشهنشینی؛ انزوا: ◻︎ گوشهگیری و سلامت هوسم بود ولی / شیوهای میکند آن نرگس فَتّان که مپرس (حافظ: ۵۴۸).