کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فاجعه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فاجعه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: فاجعَة] fāje'e ۱. مصیبت بزرگ؛ سختی و بلا و اندوه.۲. [مجاز] امر بسیارناخوشایند.
-
جستوجو در متن
-
تراژدی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: tragédie] terāžedi ۱. (ادبی) داستانی که در آن زنجیرۀ حوادث جبری، شخصیت اصلی یا همۀ شخصیتها رابه سوی سرنوشتی ناگوار و فاجعهآمیز سوق میدهد.۲. فاجعه؛ مصیبت؛ بدبختی.
-
ضایعه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ضائعَة، جمع: ضایعات] zāye'e ۱. فاجعۀ مهم بهویژه بر اثر فوت کسی.۲. (صفت) [قدیمی] = ضایع