کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غيور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
غیور
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] qayur غیرتمند؛ باغیرت؛ باحمیت؛ ناموسپرست.
-
جستوجو در متن
-
غیرتمند
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] qeyratmand کسی که غیرت دارد؛ باغیرت؛ غیور؛ رشکن.
-
رشکین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی) ‹رشکن› [قدیمی] raškin ۱. باغیرت؛ غیور.۲. دارای رشک و حسد؛ حسود.