کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غوی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غوی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: غویّ] [قدیمی] qavi[y] کسی که دربند هواوهوس خود باشد؛ گمراه؛ بیراه.
-
واژههای همآوا
-
قوی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: قویّ، جمع: اَقوِیاء] qavi ۱. توانا؛ نیرومند؛ زورمند.۲. زیاد.۳. موثق.۴. [قدیمی] استوار.۵. [قدیمی] موثر.۶. [قدیمی] سخت.۷. [قدیمی] مطمئن.
-
قوی
فرهنگ فارسی عمید
[عربی، جمعِ قوَّة] qovā = قوا