کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غوطه خوری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
غوطه باز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] [قدیمی] qutebāz فرورونده در آب؛ غواص.
-
غوطه ور
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] qutevar فرورفته در آب؛ آنکه یا آنچه در آب فرورفته است.〈 غوطهور شدن: (مصدر لازم) در آب فرورفتن؛ سر به آب فروبردن.
-
جستوجو در متن
-
ناغوش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] nāquš غوطهوری در آب؛ سر فروبردن در آب؛ غوطه.〈 ناغوش خوردن: (مصدر لازم) [قدیمی] سر در آب فروبردن؛ غوطه خوردن: ◻︎ گرد گرداب مگرد ای که ندانی تو شنا / که شوی غرقه چو ناگاهی ناغوش خوری (لبیبی: شاعران بیدیوان: ۴۹۱).