کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غمزه بازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غمزه بازی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] [قدیمی] qamzebāzi غمزه کردن؛ اشاره کردن با چشم و ابرو از روی نازوکرشمه: ◻︎ میکرد به وقت غمزهبازی / بر تازی و ترک ترکتازی (نظامی: لغتنامه: غمزهبازی).
-
واژههای مشابه
-
غمزه زن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] [قدیمی] qamzezan غمزهزننده؛ غمزهکننده؛ ویژگی کسی که از روی نازوکرشمه مژه بر هم میزند.
-
غمزه زنان
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی. فارسی] [قدیمی] qamzezanān درحال غمزه زدن؛ غمزهکنان.