کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غمری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غمری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] qomri ۱. ناآزمودهکاری.۲. نادانی؛ بیخردی: ◻︎ هرآن کس که دارد روانش خرد / جهان را به غمری همی نسپرد (فردوسی: ۶/۸۵).
-
واژههای همآوا
-
قمری
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به قمر) [عربی. فارسی] qamari محاسبهشده براساس گردش انتقالی ماه: سال قمری.
-
قمری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) qomri پرندهای خاکیرنگ و کوچکتر از کبوتر با سر کوچک، گردن کشیده، و نوک باریک؛ یاکریم؛ موسیکوتقی.