کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غمر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غمر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی، جمع: اغمار] [قدیمی] qamr ۱. مرد بیتجربه.۲. نادان و احمق؛ جاهل.
-
واژههای همآوا
-
قمر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: اَقمار] qamar ۱. (نجوم) اجرام سماوی که بر گرد سیارات میگردند؛ ماه.۲. پنجاهوچهارمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۵۵ آیه؛ اقتربت.۳. [قدیمی، مجاز] زن زیبا.〈 قمر مصنوعی: = ماهواره
-
جستوجو در متن
-
اغمار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی جمعِ غَمْر و غِمْر و غُمْر] [قدیمی] 'aqmār = غمر