کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غلاله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غلاله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: غلالَة] [قدیمی] qelāle ۱. پیراهن نازک.۲. پیراهن و هر لباسی که زیر لباس دیگر پوشیده شود.
-
غلاله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹کلاله، گلاله› [قدیمی] qolāle زلف؛ دستۀ موی؛ کاکل: ◻︎ جهان شد از نفحات نسیم مشکافشان / چنانکه از دم مجمر غلالهٴ جانان (کمالالدین اسماعیل: ۷۷).
-
جستوجو در متن
-
غلائل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ غلالَة] [قدیمی] qalā'el = غِلاله