کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غضارة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
غضاره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: غضارَة] [قدیمی] qazāre ۱. گل پاکیزۀ سبز و چسبناک.۲. مهرۀ سفالی سبز که برای دفع چشمزخم با خود بردارند.۳. کاسۀ سفالی بزرگ؛ تغار.
-
واژههای همآوا
-
غزارت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: غزارَة] [قدیمی] qazārat ۱. کثرت؛ فراوانی؛ بسیاری.۲. [مجاز] تبحّر؛ دانش.
-
غضارت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: غضارة] [قدیمی] qazārat ۱. نیکوحال شدن؛ زندگانی خوش داشتن.۲. توانگر شدن؛ بسیارمال شدن.۳. نعمت و خوشی زندگانی.۴. تازگی؛ طراوت.