کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غزل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غزل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] qazl ۱. ریسیدن؛ رشتن.۲. (اسم) رشته؛ نخ.
-
غزل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] qazal ۱. (ادبی) شعری که معمولاً بین هفت تا پانزده بیت سروده میشود و موضوع آن غنایی و عاشقانه است؛ شعر عاشقانه.۲. (اسم مصدر) [قدیمی] سخن گفتن با زنان و عشقبازی کردن.۳. (اسم مصدر) [قدیمی] سخنی که در وصف زنان و در عشق آنان گفته شود؛ حدیث ...
-
واژههای مشابه
-
غزل پرداز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] qazalpardāz غزلسرا؛ غزلگو؛ غزلخوان.
-
غزل خوان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] qazalxān ۱. کسی که غزل بخواند؛ غزلخواننده؛ غزلسُرا.۲. (اسم، صفت) [مجاز] مطرب؛ آوازهخوان: ◻︎ من غزلگوی تواَم تا تو غزلخوان منی / ای غزلگوی غزلخوان غزلخواه ببال (فرخی: ۲۱۳).۳. (قید) در حال غزل خواندن: ◻︎ نذر کردم گر از...
-
غزل سرا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] ‹غزلسرای› qazalsa(o)rā غزلسراینده؛ آنکه غزل سراید؛ غزلگو؛ غزلپرداز.
-
غزل گو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] ‹غزلگوی› [قدیمی] qazalgu کسی که غزل بگوید؛ غزلگوینده؛ غزلسرا؛ غزلپرداز؛ غزلخوان.
-
واژههای همآوا
-
قزل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [ترکی] [قدیمی] qezel ۱. سرخ.۲. طلا.۳. رنگ طلایی.
-
جستوجو در متن
-
سرغزل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. عربی] sarqazal بهترین غزل از غزلهایی که در دیوان شاعری باشد.
-
بیت الغزل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: بَیتالغزل] (ادبی) [قدیمی] beyytolqazal بهترین بیت غزل؛ شعر برگزیدۀ غزل؛ شاهبیت غزل.
-
غزلیات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: غَزَلیّات، جمعِ غزل] qazaliy[y]āt = غَزَل
-
تغزل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] (ادبی) taqazzol ۱. غزلسراییکردن.۲. شعر عاشقانه.
-
شاه بیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. عربی] šāhbeyt بیتی که از همۀ ابیات غزل یا قصیده بهتر و فصیحتر باشد.