کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غرابة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
غرابه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹قرابه› qarābe شیشۀ بزرگی که دهانۀ آن تنگ و شکمش فراخ باشد.
-
واژههای همآوا
-
غرابت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: غَرابة] qa(e)rābat ۱. شگفت و تعجبانگیز بودن.۲. دور از ذهن بودن؛ غیر مٲلوف بودن.۳. [قدیمی] دور بودن؛ دوری از وطن.〈 غرابت کلمه: (ادبی) در معانی، غیرمٲنوس و غریب بودن کلمه، چنانکه بیشتر مردم معنای آن را ندانند، مانند کلمۀ «فرخ...
-
قرابت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: قَرابة] qa(e)rābat ۱. خویشی؛ خویشاوندی.۲. نزدیکی.
-
جستوجو در متن
-
کپ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] kop ظرف شیشهای بزرگ و دهانتنگ برای سرکه، آبغوره، یا شراب؛ غرابه.