کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غدد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غدد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی جمعِ غُدَّة] qodad = غده
-
جستوجو در متن
-
هیپوفیز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: hypophyse] (زیستشناسی) hipofiz غدۀ درونریز کوچکی در قاعدۀ مغز که هورمونهای گوناگونی را برای تنظیم و کنترل سایر غدد درونریز بدن چون تیروئید، فوق کلیه، و غدد تناسلی ترشح میکند.
-
پستان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: pistān] (زیستشناسی) pestān عضوی از بدن جانوران ماده که روی سینه رشد میکند و غدد شیری در آن قرار دارد.
-
کورتیزن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: cortisone] (زیستشناسی) kortizon از هورمونهایی که بهوسیلۀ بخش قشری غدد فوق کلیوی به داخل خون ترشح میشود و مهمترین کار آن افزایش غلظت خون است.
-
خنازیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ خنزیر] (پزشکی) xanāzir عارضۀ ایجاد شدن غدههای سخت در گردن و زیر گلو که گاهی تبدیل به زخم و جراحت میگردد و از آنها چرک میآید؛ سل غدد لنفاوی.
-
پاراتیروئید
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: parathyroïde] (زیستشناسی) pārātiro'id غدد درونریزی بهصورت دانههای کوچک به رنگ زرد مایل به سرخ که در سطح خلفی غدل تیروئید قرار دارد و هورمون خاصی ترشح میکند.
-
هورمون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: hormone] ‹اورمون› (زیستشناسی) hormon مادهای شیمیایی که از غدد درونریز بدن به درون خون ترشح میشودو عملکرد بخشهای مختلف را تنظیم میکند.
-
سرخجه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹سرخچه، سرخیجه، سرخیژه› (پزشکی) sorx[e]je بیماری ویروسی که باعث ایجاد تب، تورم غدد و بروز دانهها و لکههای سرخرنگ روی پوست صورت و دیگر قسمتهای بدن میشود و عوارض آن بیشتر از سه روز طول نمیکشد.
-
طاعون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (پزشکی) tā'un بیماری واگیردار و خطرناکی که با سردرد، لرز، تب شدید، سرگیجه، التهاب غدد لنفاوی، و تورم کبد و طحال همراه است و از طریق کک و موش به انسان منتقل میشود.
-
تولارمی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: tularémie] (پزشکی) to(u)lāremi بیماری جوندگان مانند خرگوش، که از طریق نیش حشرات منتقل میشود و انسان در اثر تماس با حیوان مریض یا خوردن گوشت آن مبتلا میشود. از علائم آن، بروز دمل در محل دخول میکروب، ورم غدد لنفی، کاهش وزن، سردرد، تب،...
-
آب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: āp] ‹آو، او› 'āb ۱. (شیمی) مادهای مایع، بیطعم، بیبو، و مرکب از اکسیژن و هیدروژن با فرمول شیمیایی H۲O که در طبیعت به مقدار زیاد موجود است و سه ربع روی زمین را فراگرفته. در صد درجۀ سانتیگراد جوش میآید و در صفر درجۀ سانتیگراد من...