کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غایت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غایت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: غایة، جمع: غایات] qāyat ۱. نهایت و پایان چیزی؛ آخرین درجه.۲. مقصود؛ مقصد.۳. پایان.〈 غایت مطلوب: نهایت خواسته و آرزو.〈 غایت مقصود: = 〈 غایت مطلوب〈 بهغایت: بسیار.
-
واژههای مشابه
-
غایت الآمال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: غایةالآمال] [قدیمی] qāyatol'āmāl نهایت آرزوها؛ منتهای آمال.
-
غایت الامانی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: غایةالآمانی] [قدیمی] qāyatol'amāni نهایت آرزوها.
-
غایت القصوا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: غایةالقصویٰ] ‹غایتِ قصوی› [قدیمی] qāyatolqosvā کمال مطلوب؛ نهایت؛ منتهی.
-
واژههای همآوا
-
غایط
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: غائط] qāyet ۱. سرگین؛ پلیدی انسان.۲. [قدیمی] زمین پست؛ مغاک.۳. [قدیمی] موضع قضای حاجت.
-
جستوجو در متن
-
غایات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ غایَة] [قدیمی] qāyāt = غایت
-
قصارا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: قُصاری qosārā] [قدیمی] qosārā ۱. غایت جهد؛ منتهای جهد.۲. غایت؛ پایان امر.
-
امد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] 'amad ۱. غایت و نهایت و آخر چیزی.۲. اجل.۳. خشم.
-
قصار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] qasār ۱. جهد؛ غایت جهد؛ منتهای کوشش.۲. پایان کار.
-
پیرپنبه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] pirpambe ۱. آنکه از غایت پیری تمام موهایش سفید شده باشد؛ پیر سفیدموی.۲. مترسک.
-
کم
فرهنگ فارسی عمید
(حرف + ضمیر) [مخففِ کهام] [قدیمی] kem که مرا: ◻︎ چون من شکستهای را از پیش خود چه رانی / کم غایت توقع بوسیست یا کناری (حافظ: ۸۸۶).
-
قچ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] (زیستشناسی) [قدیمی] qoč = قوچ: ◻︎ از غایت انصاف تو در خطهٴ عالم / با گرگ، قُچ و میش به یک آبخور آمد (مجیرالدین بیلقانی: ۵۷).