کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عِلْمُ الإجرامِ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
علم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: اعلام] 'alam ۱. رایت؛ پرچم؛ بیرق.۲. نشان؛ نشانه.۳. (ادبی) نامی که شخص به آن معروف باشد؛ اسم خاص.۴. مهتر؛ بزرگتر قوم.۵. پارچۀ بسته شده بر بالای چوبی که در مراسم عزاداری در جلو دستۀ عزاداران حمل میشود.۶. [قدیمی] نقشونگار جامه.&...
-
علم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی، جمع: علوم] 'elm ۱. دانستن؛ یقین کردن.۲. یقین.۳. (اسم) معرفت؛ دانش.〈 علم ازلی: علم الهی؛ علم غیب.〈 علم اسفل: [قدیمی] حکمتِ طبیعی.〈 علم اوسط: علم ریاضی.〈 علم بیان: [قدیمی] علمی که بهوسیلۀ آن میتوان فهمید کدام...
-
علم الابدان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [منسوخ] 'elmol'abdān علم طب.
-
علم الادیان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [منسوخ] 'elmol'adyān دانش شناختن دینها؛ دینشناسی.
-
علم الاشیا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: علمالاشیاء] [منسوخ] 'elmol'ašyā دانش شناختن چیزها؛ تاریخ طبیعی؛ علوم طبیعی.
-
علم الانساب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] 'elmol'ansāb نسبشناسی؛ قسمتی از علم تاریخ که اشخاص را بهواسطۀ پدر، جد، یا قبیله میشناساند و دربارۀ نیاکان کسی بحث میکند.
-
علم الحیات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: علمالحیاة] [منسوخ] 'elmolhayāt زیستشناسی.
-
علم الروح
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [منسوخ] 'elmorruh روانشناسی.
-
علم النفس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [منسوخ] 'elmonnafs معرفةالنفس؛ روانشناسی.
-
علم الیقین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] ‹علم یقین› [قدیمی] 'elmolyaqin ۱. دانستن چیزی به کمال یقین که هیچ شک و شبهه در آن نباشد.۲. (تصوف) مرحلهای از سلوک، پیش از عینالیقین و حقالیقین که سالک در آن به حقایق پی میبرد.