کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عورة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
اورت
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فرانسوی: ouverte] [عامیانه] 'o(u)vert بسیارزیاد؛ فراوان.
-
عورت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: عَورة، جمع: عورات] ‹عورتینه› 'o[w]rat ۱. امری که انسان از آن شرم داشته باشد.۲. عضوی که انسان از روی شرموحیا میپوشاند؛ هرچه موضع ستر باشد.۳. آلت تناسلی؛ شرمگاه؛ شرمجای.۴. [مجاز] جنس زن.