کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عهن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عهن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] 'ehn پشم گوسفند و شتر، و مانند آن.۲. پشم رنگشده.
-
واژههای همآوا
-
آهن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: āhen, āsīn] (شیمی) 'āhan ۱. فلزی خاکستریرنگ، چکشخور و رسانای جریان الکتریسته که در هوای مرطوب به راحتی زنگ میزند. در ۱۵۳۰ درجه سانتیگراد گداخته میشود و در ۸۰۰ درجه نرم و سرخ میگردد. در صنعت کاربرد فراوان دارد.۲. هر چیزی که از ...