کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عنین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عنین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] 'ennin مردی که قادر بر جماع نباشد.
-
واژههای همآوا
-
انین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] 'anin آهوناله؛ آه سوزناک.
-
آنین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹انین› [قدیمی] 'ānin خم کوچک سفالی که دوغ در آن بریزند و بزنند تا کرۀ آن گرفته شود؛ خمچه.
-
جستوجو در متن
-
غرچه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) ‹غراچه، غرچک› [قدیمی] qarče ۱. نامرد؛ مخنث؛ عنین: ◻︎ کزاین غرچگان چیست چندین گریغ / بکوشید همپشت با گرز و تیغ (اسدی: ۲۲۲).۲. نادان؛ کودن: ◻︎ برگذر زاین سرای غرچهفریب / درگذر زاین رباط مردمخوار (سنائی۲: ۱۳۷).۳. پست؛ زبون.۴. (صفت) کوهست...