کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
انگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] 'ang ۱. زنبور.۲. زنبور عسل.۳. شیره؛ عصاره.
-
انگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] 'ang لولۀ سفالی که در آبراهه کار میگذارند؛ تنبوشه.
-
انگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از انگلیسی: ink؟] 'ang ۱. نشانی و علامت یک بنگاه که بر روی محمولههای تجاری نوشته میشود.۲. [مجاز] تهمت.۳. (قید) [عامیانه] مستقیم؛ درست: انگ آمد جلویِ من نشست.