کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عمة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
عمه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: عمَّة] 'amme خواهر پدر.
-
واژههای همآوا
-
امت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: امّة، جمع: امم] 'ommat ۱. پیروان یک پیغمبر.۲. [قدیمی] گروهی از مردم؛ جماعت.〈 امت مرحومه: مسلمانان.
-
جستوجو در متن
-
عمات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: عمّات، جمعِ عَمَّة] [قدیمی] 'ommāt = عمه
-
پسرعمه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. عربی] pesar[']amme عمهزادۀ مذکر؛ پسرخواهرِ پدر.