کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عمال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عمال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ عامل] 'ommāl کارکنان؛ کارگزاران.
-
واژههای همآوا
-
آمال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ اَمَل] 'āmāl = امل
-
جستوجو در متن
-
جهبذ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [معرب، مٲخوذ از فارسی: گهبد، جمع: جهابذَة] [قدیمی] jehbaz ۱. کسی که نزد عمال خلیفه بر عهده میگرفت که خراج مقرر را از مردم وصول کند و به عمال خراج یا به دیوان تحویل بدهد و مردم مالیات خود را توسط او به دیوان میپرداختند.۲. دانشمند بزرگ.