کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عمار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
امار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] 'ammār ۱. کسی که بسیار امر میکند.۲. برانگیزاننده به بدی و شر.
-
آمار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: āmār] ‹آماره، اماره› 'āmār ۱. دادههای عددی به دست آمده از بررسی اطلاعات دربارۀ یک مجموعه: آمار اقتصادی، آمار سیاسی، آمار نفوس.۲. علم گردآوری و بررسی داده های عددی.
-
جستوجو در متن
-
سابقین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] ‹سابقون› [قدیمی] sābeqin ۱. [جمعِ سابق] = سابق۲. گذشتگان.۳. کسانی که در بدو بعثت پیغمبر اسلام و پیش از آغاز غزوات، اسلام آوردهاند، که از زنان، خدیجه و از مردان، علیبن ابیطالب، زیدبن حارثه، ابوبکربن ابیقحافه، عثمانبن عفّان، زبیربن ...