کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علی اصغر بروجردی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
علی الاتصال
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی] [قدیمی] 'alal'ettesāl پیوسته؛ دمادم؛ همیشه.
-
علی الاجمال
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی] [قدیمی] 'alal'ejmāl مجملاً؛ بهطور مجمل و مختصر.
-
علی الاطلاق
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی] [قدیمی] 'alal'etlāq مطلقاً؛ عموماً؛ بدون قید؛ بیشرط.
-
علی البدل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] 'alalbadal آنکه در غیاب کسی جانشین او شود: عضو علیالبدل.
-
علی التحقیق
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی] [قدیمی] 'alattahqiq از روی تحقیق؛ بهطور حقیقت؛ بیشکوشبهه.
-
علی التفصیل
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی] [قدیمی] 'alattafsil مفصلاً؛ بهطور تفصیل؛ بهتفصیل.
-
علی التمام
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی] [قدیمی] 'alattamām تماماً؛ بهطور کامل.
-
علی التوالی
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی] [قدیمی] 'alattavāli پیاپی؛ پیدرپی؛ درپی هم.
-
علی الجمله
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی] [قدیمی] 'alaljomle خلاصه؛ بهطور خلاصه؛ خلاصۀ کلام.
-
علی الحساب
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی] 'alalhesāb بنابر حساب؛ دریافت یا پرداخت پولی پیش از موعد پرداخت.
-
علی الخصوص
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی] 'alalxosus بهخصوص؛ خصوصاً بهویژه.
-
علی الدوام
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی] [قدیمی] 'aladdavām پیوسته؛ همیشه؛ همواره.
-
علی الرسم
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی] 'alarrasm چنانکه رسم است؛ بنابهرسم.
-
علی السوا
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی: علیالسواء] 'alassavā بهطور مساوی؛ یکسان؛ برابر.
-
علی السویه
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی: علیالسّویَّة] 'alassaviy[y]e بهطور مساوی؛ به طور یکسان و برابر.