کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
علیه
فرهنگ فارسی عمید
(حرف اضافه) [عربی: علَیه] 'ale(a)yh ۱. برضدِ؛ به زیانِ.۲. (صفت) مخالف.
-
علیه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: علیَّة] 'aliyye بلندمرتبه؛ بارفعت؛ دارای شرف.
-
علیه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مٲخوذ از عربی: عربی: عَلیَّة] 'elliyye = عَلیّه
-
واژههای مشابه
-
محال علیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: مُحالٌعلَیه] (حقوق) [قدیمی] mo(a)hālon'ala(e)yh طرف حواله؛ براتگیر.
-
محکوم علیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: مُحکومٌعلَیه] (حقوق) mahkumon'ala(e)yh کسی که حکم به زیانش صادر شده.
-
مدعی علیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: مدّعیٰعلَیه] (حقوق) modda'āla(e)yh کسی که دعوی بر او اقامه شده؛ خوانده.
-
مجنی علیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: مجنیّعلَیه] [قدیمی] majniyyon'ala(e)yh کسی که جنایتی علیه او رخ شده.
-
علیه الرحمه
فرهنگ فارسی عمید
(شبه جمله) [عربی: عَلیهالرّحمَة] 'ale(a)yherrahme(a) بر او باد بخشایش.
-
علیه السلام
فرهنگ فارسی عمید
(شبه جمله) [عربی: عَلیهالسّلام] 'ale(a)yhessalām درود بر او باد. Δ پس از ذکر نام پیغمبران و امامان میگویند.
-
علیه الصلات
فرهنگ فارسی عمید
(شبه جمله) [عربی: علَیهالصلوة] [قدیمی] 'ale(a)yhessalāt درود بر او باد.
-
علیه اللعنه
فرهنگ فارسی عمید
(شبه جمله) [عربی: علَیهالعنَة] 'ale(a)yhella'ne لعنت بر او باد.
-
علیه ماعلیه
فرهنگ فارسی عمید
(شبه جمله) [عربی] [قدیمی] 'ale(a)yhemā'ale(a)yh[e] بر او باد آنچه بر اوست. Δ پس از ذکر نام بدکاران میآید.
-
معترض علیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: معترضٌعلَیه] (حقوق) mo'tarezon'ala(e)yh واخوانده.
-
مغشی علیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: مغشیٌّعلَیه] [قدیمی] maqšiyyon'ala(e)yh بیهوش.