کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علوم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
علوم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ علم] 'olum = علم
-
جستوجو در متن
-
بلاغی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به بلاغة) [عربی: بلاغیّ] balāqi مربوط به بلاغت: علوم بلاغی.
-
لیمیا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از ؟] [قدیمی] limiyā از علوم خفیه؛ علم طلسمات.
-
طبیعیون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: طبیعیّون، جمعِ طبیعیّ] [قدیمی] tabi'iy[y]un علمای علوم طبیعی.
-
شرعیات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: شرعیّات] šar'iyāt علوم و اموری که مربوط به شرع و احکام آن باشد.
-
بحرالعلوم
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] bahrol'olum ۱. دریای دانشها.۲. [مجاز] آنکه در همۀ علوم تبحر دارد.
-
متدلوژی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: méthodologie] metodoloži دانش بررسی روش تحقیق در علوم؛ روششناسی.
-
علم الاشیا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: علمالاشیاء] [منسوخ] 'elmol'ašyā دانش شناختن چیزها؛ تاریخ طبیعی؛ علوم طبیعی.
-
طلبه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: طلبَة، جمعِ طالب] talabe ۱. = طالب۲. دانشجوی علوم قدیمه.
-
کله سر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] kallesar کلمهای که از حروف اول پنج کلمۀ کیمیا، لیمیا، هیمیا، سیمیا، ریمیا که در نزد قدما از علوم سرّی بود، ساخته شده.
-
پلاتونیسم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: platonisme] (فلسفه) pelātonism فلسفۀ منسوب به افلاطون شامل فلسفۀ علوم و متافیزیک و سیاست.
-
معارف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] mo'āref ۱. علوم؛ دانشها.۲. اشخاص معروف.۳. اهل علم و فضل.
-
آکادمی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: académie] 'ākādemi انجمنی رسمی در هر کشور که از بزرگان علوم و فنون برای بحث و تحقیق در مسائل علمی و ادبی تشکیل میشود؛ فرهنگستان.
-
بتا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [یونانی] betā دومین حرف الفبای یونانی که بهصورت β نوشته میشود، این حرف و اسم آن را در پارهای از علوم عنوان برخی از اشیا قرار دادهاند: ذرات بتا، اشعهٴ بتا.