کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
علنی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به علن) [عربی. فارسی، مقابلِ سرّی] 'alani ۱. آشکارا؛ هویدا.۲. (قید) = علناً〈 علنی شدن: (مصدر لازم) آشکار شدن.〈 علنی کردن: (مصدر متعدی) آشکار کردن.
-
جستوجو در متن
-
مجاهره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مجاهَرة] [قدیمی] mojāhere ۱. علنی شدن؛ آشکار شدن.۲. آشکارا دشمنی کردن.