کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علایق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
علایق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: علائق، جمعِ علاقَة] 'alāyeq = عَلاقه
-
جستوجو در متن
-
شواغل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] šavāqel ۱. [جمع شاغلَة و شاغل] = شاغل۲. آنچه انسان را به خود مشغول میسازد و از توجه به امور معنوی بازدارد؛ قیود و علایق مادی.
-
تجرد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tajarrod ۱. [مجاز] مجرد بودن؛ ازدواج نکردن.۲. تنهایی.۳. (تصوف) دوری گزیدن از علایق دنیوی.۴. [قدیمی] برهنگی.
-
تجرید
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tajrid ۱. (تصوف) ترک کردن علایق و اغراض دنیوی و به طاعت و عبادت پرداختن.۲. [قدیمی] تنهایی.۳. [قدیمی] عاری شدن از قیود مادی.
-
اهل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی، جمع: اهالی] 'ahl ۱. شایسته؛ سزاوار.۲. (اسم) خانواده.۳. (اسم) فامیل؛ افراد خانواده و عشیره؛ قوموخویش؛ خاندان.۴. (اسم) کسانی که در یک جا اقامت دارند.۵. (اسم) وابسته؛ علاقهمند؛ پیرو: اهل تریاک، اهل سفر، اهل تسنن.۶. دارای ویژگیها و ا...