کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علاقه مند شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
علاقه بند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [عربی. فارسی] 'elāqeband ۱. کسی که از ابریشم رشته یا قیطان میبافد.۲. کسی که نخ، ابریشم، و قیطان میفروشد.
-
علاقه بندی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] 'elāqebandi شغل و عمل علاقهبند.
-
بی علاقه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] bi'alāqe آنکه به چیزی یا به کسی دلبستگی نداشته باشد.
-
ذی علاقه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: ذیعِلاقَة] zi'alāqe صاحب علاقه؛ دلبسته؛ آنکه به امری یا چیزی دلبستگی دارد.