کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
علا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: علاء] [قدیمی] 'alā رفعت؛ بلندی قدر؛ شرف؛ بزرگواری.
-
واژههای همآوا
-
الا
فرهنگ فارسی عمید
(حرف، شبه جمله) [عربی] 'alā برای خطاب و تنبیه به کار میرود؛ ای؛ هی؛ هان؛ بدان و آگاه باش: ◻︎ الا ای هنرمند پاکیزهخوی / هنرمند نشنیدهام عیبجوی (سعدی۱: ۳۷).
-
الا
فرهنگ فارسی عمید
(حرف اضافه) [عربی] 'ellā مگر؛ جز.
-
آلا
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارعِ آلودن و آلاییدن) ‹آلای› 'ālā ۱. = آلودن۲. آلاینده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): خویآلا، دهانآلا.
-
آلا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: آلاء، جمعِ الْی] [قدیمی] 'ālā نعمتها؛ نیکوییها.
-
آلا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] 'ālā = آل۳
-
جستوجو در متن
-
قرا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: قرّاء، جمعِ قارِئ] [قدیمی] qorrā = قاری〈 قراء سبعه: [قدیمی] قرآنخوانان هفتگانه؛ هفت تن از استادان قرائت قرآن در صدر اسلام که در تجوید و قرائت قرآن از لحاظ اِعراب، وصل، و ادغام به روش و روایت آنان استناد شده و عبارت بودهاند ا...