کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عقربة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
عقربه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: عقربَة] [قدیمی] 'aqrabe = عقرب
-
عقربه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] 'aqrabe هریک از میلههای روی صفحۀ ساعت که ثانیه، دقیقه، و ساعت را نشان میدهد؛ عقربک.
-
جستوجو در متن
-
ثانیه شمار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [عربی. فارسی] sāniyešo(e)mār عقربۀ کوچک ساعت که ثانیهها را معلوم میکند.
-
قطب نما
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] qotbna(e,o)mā جعبهای دارای عقربۀ مغناطیسی که روی صفحۀ مدرجی حرکت میکند که عقربۀ آن همیشه به سمت شمال متوجه است و بهوسیلۀ آن جهات اربعه یا سمت قبله را پیدا میکنند؛ قبلهنما.
-
قبله نما
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] qeblenamā وسیلهای با عقربۀ فلزی که بهوسیلۀ آن جهات اربعه تشخیص داده میشود و سمت قبله یا کعبه را هم بهوسیلۀ آن پیدا میکنند؛ قطبنما.
-
مغناطیس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از یونانی] (زمینشناسی) meqnātis نوعی سنگ آهن که در معدنهای مخصوص بهشکل سنگ سیاه پیدا میشود و آهن را به خود جذب میکند؛ آهنربا.〈 مغناطیس زمین: (فیزیک) کرۀ زمین یک میدان مغناطیسی دارد که در مرکز زمین واقع شده و یکی از دو س...