کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عقاید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عقاید
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: عقائد، جمعِ عقیدَة] 'aqāyed = عقیده
-
جستوجو در متن
-
انکیزیسیون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [فرانسوی: inquisition] 'ankizisiyon پرسوجو و تفحص دربارۀ عقاید مذهبی و سیاسی دیگران؛ تفتیش عقاید.
-
الهامیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: الهامیَّة] 'elhāmiy[y]e فرقهای از متصوفه که در پارهای عقاید با قرامطه توافق دارند و از قرائت قرآن و آموختن آن اعراض کنند.
-
متحجر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: متَحجّر] mote(a)hajjer ۱. متعصب نسبت به عقاید کهنه.۲. [قدیمی] چیزی که مانند سنگ شده باشد؛ سنگشده.
-
داروینیست
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [انگلیسی: darwinist] dārvinist طرفدار عقاید علمی داروین؛ طرفدار تئوری داروین.
-
عرف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] 'orf ۱. رسوم و عقاید متداول میان مردم.۲. [قدیمی] روش؛ رسم؛ عادت.
-
یزیدیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: یزیدیَّة] yazidiy[y]e فرقهای در کردستانِ عراق که برای شیطان مقامی بالا قائلند و عقاید خود را پنهان میکنند.
-
تریبون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: tribune] teribu(o)n ۱. میز بلندی که جلوی آن پوشیده است و سخنران در هنگام صحبت پشت آن میایستد.۲. جایی که یک فرد یا یک گروه، عقاید و آرا خود را بیان میکنند.
-
غلات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: غلاة، جمعِ غالی] [قدیمی] qolāt ۱. کسانی که در عقاید مذهبی غلو کرده و از حد درگذشته باشند.۲. فرقهای از شیعه که به علیبن ابیطالب نسبت الوهیت میدهند.
-
راوندیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: راوندیَّه] ‹راوندیان› rāvandiy[y]e پیروان عبدالله راوندی که بیشتر از طبقۀ کشاورز و متمایل به عقاید مزدک و تناسخ بودند، و معتقد بودند امامت از آن فرزندان عباس عموی پیامبر است.
-
رفض
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] rafz ۱. واگذاشتن؛ ترک کردن.۲. در اصطلاح اهل سنت، گرایش به عقاید شیعه؛ شیعه بودن.
-
یسوعی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به یسوع، عیسی(ع)، اسم) [عربی] ‹یسوعیان› yasu'i ۱. شاخهای از فرقۀ کاتولیک که اهمّ عقاید آنها عبارت است از تقوا، فقر، و اطاعت از پاپ.۲. هریک از پیروان این فرقه.
-
احتضار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'ehtezār ۱. حالت انسان رو به مرگ؛ جان از بدن رفتن.۲. [مجاز] نهایت و نابودی چیز: رنسانس دورۀ احتضار عقاید قرون وسطایی بود.
-
جهان بینی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر، اسم) jahānbini مجموعۀ عقاید، باورها، و تصورات یک مکتب دینی، فلسفی، یا سیاسی که دربارۀ پدیدهها، جهان، انسان و جایگاه او در جهان هستی و یا در جامعه و در تقابل با مسائل اجتماعی ارائه میدهد.