کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عظل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
ازل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، مقابلِ ابد] 'azal ۱. آنچه اول و ابتدا نداشته باشد؛ همیشگی؛ دیرینگی.۲. زمان بیابتدا.
-
ازل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: ازلّ] (ادبی) 'azal = زلل
-
اضل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] 'azal[l] گمراهتر.
-
اذل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: اذلّ] [قدیمی] 'azal[l] ذلیلتر؛ خوارتر؛ پستترین.
-
عزل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'azl از کار بازداشتن؛ بیکار کردن؛ برکنار کردن.