کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عطسه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عطسه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: عطسَة] 'atse ۱. (پزشکی) خارج شدن هوای ریه با شدت و صدا از راه بینی و دهان بر اثر تحریک شدن مخاط بینی.۲. [قدیمی، مجاز] آنچه شبیه چیز دیگر باشد.۳. [قدیمی، مجاز] نتیجه؛ زاده؛ پرورده.〈 عطسه زدن (کردن): (مصدر لازم) خارج کردن هوا از ب...
-
جستوجو در متن
-
عطاس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'otās ۱. عطسه کردن.۲. دمیدن صبح.
-
سعوط
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (پزشکی) [قدیمی] sa'ut دارویی عطسهآور که در بینی بریزند.
-
اشنوشه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹شنوسه، اشنوسه، شنوشه، ستوسه، ستوسر› (پزشکی) [قدیمی] 'ošnuše = عطسه: ◻︎ دَماغ خشک او اشنوشهٴ تر / چو آرد گوش گردون را کند کر (سراجالدین راجی: مجمعالفرس: اشنوشه).
-
انفیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: انفیَّة] 'anfiye گردی قهوهایرنگ و مکیف و عطسهآور که باعث تحریک غشای بینی میشود و جریان اشک را زیاد میکند.
-
خفیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) [قدیمی] xafidan ۱. عطسه کردن.۲. [مجاز] آشکار شدن: ◻︎ چون بخفد صبح سعادتاثر / غالیهسا گردد باد سحر (منجیک: شاعران بیدیوان: ۲۲۷).
-
خامیاز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹خامیازه› [قدیمی] xāmyāz = خمیازه: ◻︎ آنچنان کز عطسه و از خامیاز / این دهان گردد به ناخواه تو باز (مولوی: ۶۴۹).
-
سرخک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (پزشکی) sorxak بیماری واگیر ویروسی که عوارض آن سرفه، عطسه، آبریزش و ظهور دانههای قرمز روی پوست است و گاه سبب ذاتالریه میشود.
-
فرفر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت) ferfer, farfar ۱. صدایی که هنگام عطسه کردن یا غذا خوردن و مانند آن شنیده میشود.۲. (قید) بهتندی: ◻︎ برداشت کِلک و کاغذ و فرفر فرونوشت / برفور این قصیدۀ مطبوع آبدار (انوری: ۱۶۰).
-
زکام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (پزشکی) zokām کوریزا؛ نزلۀ انفی؛ نزلۀ بینی؛ التهاب مخاط بینی که بر اثر سرماخوردگی یا حساسیت ایجاد میشود و با عطسه، آبریزش و گرفتگی بینی همراه است.