کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عضاده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عضاده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: عضادَة] [قدیمی] 'ezāde ۱. یارویاور؛ معاون.۲. جانب؛ ناحیه.۳. کنار راه.۴. هریک از دو طرف چهارچوب در.۵. (نجوم) خطکش فلزی با لوحۀ درجهدار که برای اندازهگیری زوایا به کار میرود.
-
واژههای همآوا
-
آزاده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [پهلوی: āzātak] 'āzāde ۱. آزاد.۲. اسیر جنگی ایرانی آزادشده پس از جنگ ایران و عراق.۳. [قدیمی] آزادمرد؛ جوانمرد.۴. [قدیمی] اصیل و نجیب.۵. [قدیمی] وارسته: ◻︎ ز مادر همه جنگ را زادهایم / همه بندهایم ارچه آزادهایم (فردوسی: ۳/۱۰).۶. [قدیمی] آن...
-
جستوجو در متن
-
آلیداد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: alidade] (نجوم) 'ālidād = عضاده