کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عصابة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
عصابه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: عصابَة] [قدیمی] 'esābe ۱. پارچهای که به پیشانی یا دور سر میبستند؛ عمامه؛ مندیل؛ دستار.۲. گروه مردم؛ جماعت.
-
واژههای همآوا
-
اصابت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: اصابة] 'esābat ۱. رسیدن تیر به هدف؛ خوردن تیر به نشانه.۲. برخورد چیزی به چیز دیگر.۳. [قدیمی] درست گفتن.۴. [قدیمی] درست رسیدن.۵. [قدیمی] راست آوردن.۶. [قدیمی] آهنگ راست کردن.