کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عروس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عروس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: عرائس] 'arus ۱. زنی که تازه ازدواج کرده.۲. زن نسبت به خانوادۀ شوهرش؛ زن پسر یا زن برادر.۳. (صفت) [مجاز] هر چیز بسیار زیبا؛ آراسته؛ خوب.〈 عروس پس پرده: = کاکنه〈 عروس چرخ: [مجاز] خورشید.〈 عروس خاوری: [مجاز] = 〈...
-
واژههای مشابه
-
شش عروس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. عربی] [قدیمی، مجاز] šeš'arus = ششبانو
-
واژههای همآوا
-
اروس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] 'arus = متاع: ◻︎ یک روز چارپای ببردستم از گله / روز دگر اروس و قماش از نهاندره (پوربهای جامی: لغتنامه: اروس).
-
اروس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [روسی] 'oro(u)s = اُرُس
-
جستوجو در متن
-
نوعروس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [فارسی. عربی] no[w]'arus عروس جوانی که تازه شوهر کرده؛ تازهعروس.
-
وردک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹وردوک› [قدیمی] vardak آنچه عروس به خانۀ داماد میبرد؛ جهاز عروس.
-
گلین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] [قدیمی] galin عروس.
-
عرایس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: عرائس، جمعِ عروس] [قدیمی] 'arāyes = عروس
-
عروسانه
فرهنگ فارسی عمید
(قید، صفت) [عربی. فارسی] 'arusāne همچون عروس؛ مانند عروسان.
-
پاگشا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مجاز] pāgošā مراسم مهمانی و پذیرایی که خویشان و کسان عروس یا داماد چند روز پس از مراسم عروسی به افتخار عروس و داماد برپا میکنند و غرض از آن این است که پای عروس و داماد را به خانۀ خود باز کنند.
-
زفاف
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر) [عربی: زِفاف] [قدیمی] za(e)fāf همبستر شدن عروس و داماد برای بار اول.
-
رونما
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) runa(e,o)mā هدیهای که هنگام دیدن روی عروس یا نوزاد میدهند.