کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عرب و عجم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
شعوبیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: شعوبیَّة] šo'ubiy[y]e در دورۀ بنیامیه، گروهی از مسلمانان، بهویژه ایرانیان که قائل به برتری عجم بر عرب بوده و عرب را تحقیر میکردند.
-
جرده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی] jarde ۱. زرده.۲. اسب زردرنگ: ◻︎ سوی عجم ران منشین در عرب / جردۀ روز اینک و شبدیز شب (نظامی۱: ۱۳).
-
تاجیک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) ‹تاجک، تاژیک، تاژک› tājik ۱. غیر عرب و غیرترک؛ آنکه به زبان فارسی تکلم کند؛ مردم فارسیزبان.۲. فرزند عرب که در عجم پرورش یافته و بزرگ شده باشد. Δ بیشتر در مقابل ترک استعمال میشود.۳. طایفهای از نژاد آرین ساکن ترکستان افغان، پامیر،...