کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عجوزة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
عجوزه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: عجوزَة] 'ajuze ۱. زن پیر؛ پیرزن.۲. دختر.
-
جستوجو در متن
-
عجایز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: عجائز، جمعِ عجوزَة] [قدیمی] 'ajāyez = عجوزه
-
داماد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: dāmāt] dāmād ۱. مردی که تازه زن گرفته و عروسی کرده: ◻︎ مجو درستی عهد از جهان سستنهاد / که این عجوزه عروس هزار داماد است (حافظ: ۹۰).۲. نسبت شوهر دختر هر مرد یا زنی نسبت به آن مرد یا زن.۳. شوهر خواهر.〈 داماد شدن: (مصدر لازم) زن گرف...